loading...

اخبار مهم دنیا

اخبار مهم دنیا در این وبلاگ منتشر می شود

بازدید : 385
جمعه 22 اسفند 1398 زمان : 8:42

چهار تا دوست که 30 سال بود همدیگه رو ندیده بودند توی یه مهمونی همدیگه رو می‌بینن و شروع می‌کنن در مورد زندگی‌هاشون برای همدیگه تعریف کنن. بعد از یه مدت یکی از اونا بلند میشه میره دستشویی. سه تای دیگه صحبت رو می‌کشونن به تعریف از فرزندانشون…اولی: پسر من باعث افتخار و خوشحالی منه. اون توی یه کار عالی وارد شد و خیلی سریع پیشرفت کرد. پسرم درس اقتصاد خوند و توی یه شرکت بزرگ استخدام شد و پله‌های ترقی رو سریع بالا رفت و حالا شده معاون رئیس شرکت. پسرم انقدر پولدار شده که حتی برای تولد بهترین دوستش یه مرسدس بنز بهش هدیه داد.دومی: جالبه. پسر من هم مایهء افتخار و سرفرازی منه. توی یه شرکت هواپیمایی مشغول به کار شد و بعد دورهء خلبانی گذروند و سهامدار شرکت شد و الان اکثر سهام اون شرکت رو تصاحب کرده. پسرم اونقدر پولدار شد که برای تولد صمیمی‌ترین دوستش یه هواپیمای خصوصی بهش هدیه داد.سومی: خیلی خوبه. پسر من هم باعث افتخار من شده.

چرا باید قهوه‌ی خود را بشناسیم ؟
بازدید : 543
جمعه 22 اسفند 1398 زمان : 8:42

مرد جوانی در آرزوی ازدواج با دختر ِ زیباروی کشاورزی بود. به نزد کشاورز رفت تا از او اجازه بگیره. کشاورز براندازش کرد و گفت: پسر جان، برو در آن قطعه زمین بایست. من سه گاو نر رو یک به یک آزاد میکنم، اگر تونستی دم هر کدوم از این سه گاو رو بگیری، میتونی با دخترم ازدواج کنی.
مرد جوان در مرتع، به انتظار اولین گاو ایستاد. در طویله باز شد و بزرگترین و خشمگین‌ترین گاوی که تو عمرش دیده بود به بیرون دوید. فکر کرد یکی از گاوهای بعدی، گزینه‌ی بهتری خواهد بود، پس به کناری دوید و گذاشت گاو از مرتع بگذره و از در پشتی خارج بشه. دوباره در طویله باز شد. باورنکردنی بود! در تمام عمرش چیزی به این بزرگی و درندگی ندیده بود. با سُم به زمین میکوبید، خرخر میکرد و وقتی او رو دید، آب دهانش جاری شد. گاو بعدی هر چیزی هم که باشه، باید از این بهتر باشه. به سمتِ حصارها دوید و گذاشت گاو از مرتع عبور کنه و از در پشتی خارج بشه.

چرا باید قهوه‌ی خود را بشناسیم ؟
بازدید : 484
جمعه 22 اسفند 1398 زمان : 8:42

به هنگام حمله به روسیه توسط ناپلئون بناپارت دسته‌‌‌ای از سربازان وی، درگیر جنگ شدیدی در یکی از شهر‌های کوچک آن سرزمین زمستان‌های بی پایان بودند که ناپلئون به طور تصادفی از سربازان خود جدا افتاد.
گروهی از سربازان روس، ناپلئون را شناسایی و تعقیب کردند.
ناپلئون به مغازه‌ی پوست فروشی در انتهای کوچه‌‌‌ای پناه برد. او وارد مغازه شد و التماس کنان فریاد زد خواهش میکنم نجاتم دهید. کجا پنهان شوم؟
پوست فروش ناپلئون را زیر انبوهی از پوست‌ها پنهان کرد. سربازان از راه رسیدند و فریاد زدند او کجاست؟ ما دیدیم که وارد این مغازه شد. قزاق‌ها تمام مغازه را گشتند ولی او را پیدا نکردند و رفتند مدتی بعد ناپلئون از زیر پوست‌ها بیرون آمد و درست در همان لحظه سربازان او از راه رسیدند.
پوست فروش از وی پرسید قربان ببخشید میخواهم بدانم زیر آن پوست‌ها چه احساسی داشتید؟
ناپلئون فریاد کشید با چه جراتی از من یعنی امپراطور فرانسه چنین سوالی میپرسی؟ سربازان این مرد گستاخ را بیرون ببرید و اعدامش کنید. خود من شخصا فرمان آتش را صادر میکنم.

حکایت جالب و آموزنده
بازدید : 613
جمعه 15 اسفند 1398 زمان : 8:43

آیا شما زنی هستید که در حال گذر از سن سی‌سالگی است؟ آیا شما احساس می‌کنید که ضعیف‌تر از قبل شده‌اید. لازم است این نکته مهم را به یاد داشته باشید که سی‌سالگی یک دوره مهم در زندگی هر زنی است و شما باید مطمئن شوید که سلامت خود را در سی‌سالگی حفظ کرده‌اید. این سن شروع دوره‌ای بسیار ویژه است، ویتامین‌ها و مواد معدنی خاصی وجود دارد که باید از مصرف کافی آن‌ها مطمئن شوید. در ادامه با مانکن همراه باشید.

BTS (방탄소년단) 'Black Swan' Official MV
بازدید : 1131
پنجشنبه 14 اسفند 1398 زمان : 13:04

اگر مایکروفر داشته باشید، احتمالاً دیده‌اید که شیر درون مایکروفر، با آن که ممکن است دمایش خیلی زیاد شده باشد، سر نمی‌رود. برای دانستن علت این ماجرا کمی‌به عقب بر‌می‌گردیم.
اصلاً چرا شیر سر می‌رود؟ اگر به گرم شدن شیر دقت کنید، معنای فیزیکی سر رفتن را خواهید فهمید. وقتی شیر را روی حرارت گاز یا هر وسیله حرارتی که شیر را از بیرون گرم می‌کند قرار می‌دهید. تا آستانه نقطه‌جوش، هیچ اتفاقی‌نمی‌افتد؛ اما مسأله با آزاد شدن اولین حباب‌های حاوی بخار شیر آغاز می‌شود؛ هر چه دما بالاتر برود، این حباب‌ها هم با سرعت بشتری شکل می‌گیرند و بالاخره وقتی سرعت ایجاد این حباب‌ها از سرعت ترکیدنشان بیشتر شود، حباب‌ها روی هم جمع می‌شوند و پس از مدتی از ظرف بیرون می‌ریزند. این حباب‌ها در آب هم ایجاد می‌شوند، اما با رسیدن به سطح آب می‌ترکند. کشش سطحی شیر به خاطر وجود چربی‌ها و ترکیبات هیدروکربنی از آب بیشتر است. و همین باعث مقاومت حباب‌ها در برابر فشار بخار داخلی و افزایش عمر آن‌ها می‌شود. برای جلوگیری از سر رفتن شیر، حباب‌ها را با هم‌زدن از بین می‌برند.

الیزابت دوم (ملکه انگلیس)
بازدید : 435
دوشنبه 11 اسفند 1398 زمان : 7:01

مردی که همسرش را از دست داده بود، دختر سه ساله اش را بسیار دوست میداشت. دخترک به بیماری سختی مبتلا شد، پدر به هر دری زد تا کودک سلامتی‌اش را دوباره به دست آورد هرچه پول داشت برای درمان او خرج کرد ولی بیماری جان دخترک را گرفت و او مرد. پدر در خانه‌اش را بست و گوشه گیر شد. با هیچکس صحبت نمی‌کرد و سرکار نمیرفت. دوستان و آشنایانش خیلی سعی کردند تا او را به زندگی عادی برگردانند ولی موفق نشدند.
شبی پدر رویای عجیبی دید. دید که در بهشت است و صف منظمی‌از فرشتگان کوچک در جاده‌‌‌ای طلایی به سوی کاخی مجلل در حرکت هستند.

العربی الجدید: میان ترکیه و روسیه بر سر ادلب «توافق اصولی» حاصل شد

تعداد صفحات : 2

آمار سایت
  • کل مطالب : 27
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • بازدید امروز : 36
  • بازدید کننده امروز : 37
  • باردید دیروز : 550
  • بازدید کننده دیروز : 516
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 1713
  • بازدید ماه : 5078
  • بازدید سال : 6417
  • بازدید کلی : 14542
  • کدهای اختصاصی